ايدز تصاوير

تصاوير

ويروس ايدز يك رترويروس است . در پيش دانشگاهي خواهيد خواند كه اين ويروس  حاوي
 آر ان اي به عنوان ماده ژنتيك است و براي بهر گيري از امكانات سلول ميزبان كه همان لنفوسيت تي نوع سي دي 4 مثبت است  ابتدا بايد آنزيم هاي خود كه رونوشت بردار معكوس نام دارند را فعال كند .

 در اين تصوير چگونگي ورود و تكثير ويروس بيماري ايدز يعني ويروس اچ آي وي به دورن لنفوسيت تي را مشاهده مي كنيدمولكول( GP 120  )روي سطح يروس به مولكول پروتئيني سطح لنفوسيت كه سي دي 4 مثبت نام دارد متصل مي شود و سپس  وارد سلول مي شود . بعد آر ان اي ويروس ازاد مي شود تا به كمك آنزيم رونوشت بردار معكوس  از روي آن  دي ان اي  ساخته شود . حالا بايد تكثير آر ان اي آغاز شود . تعداد زيادي ويروس ساخته خواهند شد

 

 از سال 1982 تا سال 1998 پركنش مرگ ومير بر اثر چند بيماري در امريكا مقايسه شده است . مرگ ناشي از بيماري رو به گسترش ايدز در امريكا بواسطه رعايت جوانب  بهداشتي در حال افت مشاهده مي شود . البته به ياد داشته باشيد تعداد زيادي از مبتلايان در سالهاي 94 تا 97 مردند  و ديگر كمتر كسي براي مردن پيدا مي شد !!! يكي از دلايل افت تعداد مرگ ومير بعد از سال 97 همين است .
  

اين هم توزيع بيماري در نقاط مختلف جهان . ازبرخي نقاط مثل خاور ميانه اطلاع درستي در دست نيست .

 

ايدز aids

     سلام بچه هاي خوب. پسرها ودخترهاي درسخون كلاس سوم دبيرستان . تلاش شما براي قبولي وكسب معدل بهتر رو ارج ميگزارم . ميدونيد امسال و سال بعد هم معدل در كنكور تاثير مثبت خواهد داشت .  پس هر چي تلاش كنيد بيشتر بهره خواهيد برد .  امروز نوبت به بيماري نقص ايمني اكتسابي يعني ايدز هست كه براتون بگم . بهتره از اين بيماري هيچي نگم . چون اونقدر هشدار در جامعه داده ميشه كه مردم عوام هم غالبا به ايمونولوژي بيماري ايدز آشنايي دارند .  براي اطلاعات بيشتر كافيست در اينتر نت سرچ كنيد .

   مقدمه :

     در سال 1981 ميلادي نوعي بيماري ناشناخته در آمريكا گزارش گرديد . عامل اين بيماري نوپديد كه در سال 1983 توسط محققين انستيتو پاستور فرانسه مشخص گرديد ويروس HIV و بيماري مذكور را ايدز ناميدند .

 موج گسترش نگران كننده اين بيماري به سرعت مرزهاي جغرافيايي را در نورديده و تمامي كشورهاي جهان را آلوده كرده است اين بيماري لاعلاج و خانمانسوز كه ايدز يا بلاي قرن ناميده مي شود ، با سرعت غير قابل تصور به تهديد سلامت كليه جوامع پرداخته به گونه اي كه تلفات ناشي ازاين بيماري تا آخر قرن حاضر بيش از تلفات وبا و طاعون در قرن نوزدهم بوده است .

     طبق برآوردهاي سازمان جهاني بهداشت تا دسامبر 2001 ميلادي حدود 63ميليون نفر در جهان به ويروس H IV مبتلا شده اندتعداد فوت شدگان بر اثر اين عفونت بالغ بر 22 ميليون نفر بوده است . تنها در سال 2001 غريب به پنج ميليون نفر به جمعيت افراد آلوده به اين ويروس افزوده شد و نزديك به 3 ميليون نفر نيز طي اين سال جان خود را به دليل ابتلاءبه ايدز از دست داده اند . بيش از 90% از افراد آلوده جديد ،متعلق به كشورهاي در حال توسعه مي باشند . چهارمين موج همه گيري كه از حدود سال 1995 در خاور ميانه و آسياي مركزي ظاهر گرديده در اوايل قرن به حد اكثر رسيده است . در حال حاضر در آسيا بخصوص آسياي جنوبي و جنوب شرقي متجاوز از6 ميليون نفر آلوده وجود دارد .

     سرعت رشد آلودگي در آسيا چند برابر ساير قاره ها است و در هر دقيقه پنج نفر جوان به اين ويروس آلوده مي شوند . انتظار مي رود كه در6 سال آينده اين رقم به12-10 ميليون نفر برسد  و ايدز تا سال 2020 ميلادي همچنان اولين علت مرگ خواهد بود

     سازمانهاي بين المللي كه متولي سياست گذاري بهداشتي در دنيا اعلام مي نمايد كه موارد گزارش شده متاسفانه فقط مقدار اندكي ازكميت واقعي آلودگي و بيماري ايدز را در دنيا مشخص نموده است .

     تنها در سال 1999 ميلادي 6/5 ميليون نفر مورد جديد به موارد آلودگي با HIV اضافه شده كه حدود نيمي از آنها بين 24-15 سال سن دارند . لذا شناخت بيماري براي كليه خانواده ها و خصوصيات جوانان امروزي ضروري است .

ايدز چيست ؟     

     ايدز يك بيماري عفوني است كه باعث تحليل شديد توان و قدرت سيستم ايمني بدن انسان شده و بيمار را در مقابل انواع بيماريها (عفونتهاي فرصت طلب وسرطانها) بي دفاع ساخته و باعث از پاي در آمدن فرد و مرگ وي ميشود .

عامل مولد بيماري ايدز چيست ؟       

               
                 
عامل مولد بيماري ايدز يك ويروس است .اين ويروس كه ويروس نقص ايمني يا HIV نام دارد سيستم دفاعي بدن را مورد حمله قرار داده و باعث اختلال فعاليت آن مي شود .

علائم مهم بيماري ايدز عبارتند از :The Major symptoms of AIDS are as Follow

بزرگ شدن غدد لنفاوي بدن

 اسهال وتب بيشتر ازيك ماه

 كاهش وزن مفرد (بيش از 10% وزن بدن)

 تعريق شبانه و خستگي و بي حالي

عفونتهاي شديد پوستي و يا ريوي كه به درمانهاي عادي پاسخ نمي دهد در اين مرحله درمان بيمار به سختي امكان پذير است و اغلب منجر به مرگ خواهد شد .

     با اين وجود هيچكدام از علائم فوق به تنهايي اختصاصي جهت تشخيص بيماري ايدز نبوده و ممكن است در ساير بيماريها نيز ديده شود لذا تشخيص قطعي فقط توسط پزشكان و متخصصين امكان پذير است .

تشخيص آلودگي با ويروس مولد بيماري ايدز چگونه است ؟

                        Diognizing HIV Individual ?                                              

 تشخيص آلودگيHIV فقط با نوع ويژه اي از آزمايش خون امكان پذير است و همانطور كه ذكر شد در اين آزمايش وجود آنتي باديهاي ضد ويروس در خون اندازه گيري مي شود (با توجه به اينكه در دوران پنجره هنوز تستهاي آزمايشگاهي مثبت نشده اند لذا انجام آزمايش بلافاصله پس از تماس فرد با خون و يا ابزار آلوده روش مناسبي جهت تشخيص قطعي نمي باشد .)

 پس از ورود ويروس به بدن چه اتفاقي مي افتد ؟

                          What Happen After HIV Virus Enter Our Body :            

     اين ويروس نوعي ازسلولهاي دفاعي بدن انسان به نام لنفوسيت ها را مورد حمله و در آنها شروع به ترشح موادي بر عليه ويروس مي كند كه به آنها آنتي بادي گفته مي شود .

     براساس علائم باليني و آزمايشگاهي از زمان ورود ويروس به بدن دو دوره وجود دارد :

     الف- دوره آلودگي :

     در اين دوره عليرغم وارد شدن ويروس به بدن ،اما هيچ علامت باليني مشهود نيست اين دوران بطور كلي شامل 2 مرحله اساسي است :

     الف-1 :مرحله پنجره :  window period :     

  در اين دوره ويروس وارد بدن شده اما هيچ علامت باليني ايجاد نمي كند و هنوز هم سطح آنتي باديها خوني به حدي نرسيده كه با تست هاي آزمايشگاهي قابل اندازه اندازه گيري باشند . پس دراين دوره فرد هيچگونه علامت باليني و آزمايشگاهي قابل تشخيص ندارد . اين دوره ممكن است ازدو هفته تا 16 ماه ادامه يابد كه به اصطلاح به آن دوران پنجره با window period گفته مي شود .

     الف-2 : مرحله آلودگي :  nfection Period :  

 در اين مرحله سطح خوني آنتي باديها به حدي رسيده است كه قابل اندازه گيري باشد اما فرد هنوز هيچ علامتي ندارد . اين دوره مكن است بين 5 تا 20 سال طول بكشد . به عبارتي آلودگي فرد از نظر ازمايشگاهي قابل تشخيص است اما علائم باليني ندارد .

     اهميت مرحله آلودگي در اين است كه فرد هيچ علامت باليني ندارد و حتي ممكن است خودش نيز نداند كه آلوده است اما ويروس ازطريق خون و ترشحات او قابل انتقال است و مي تواند او قابل انتقال است و مي تواند سايرين را آلوده كند و از آنجا كه مدت اين دوره طولاني است مسلما خطر آلوده سازي نيز بيشتر خواهد بود .

     طي اين دوران ويروس در سلولهاي بدن تكثير پيدا ميكندو به تدريج سيستم ايمني را مختل مي كند تا جايي كه بدن ديگر در مقابل عفونتها و سرطانها توان مقابله را از دست مي دهد و فرد به تدريج وارد دوره بيماري ميگردد :

     ب- دوره بيماري :    The period of Illness :     

كاهش تدريجي نيروي دفاعي و ايمني سلولي در فرد آلوده باعث مي شود تا شخص آلوده وارد مرحله ظهور علائم باليني بيماري ايدزگردد .

ويروس چگونه وارد بدن مي شود ؟  How Does it infect Us ?

1-      تماس جنسي

2-       از طريق دريافت خون و فراورده هاي خوني ، فاكتورهاي انعقادي و يا دريافت اندام و بافت پيوندي از افراد آلوده .

3-       از طريق ابزار برنده و نافذ پوست كه آلوده به ويروس باشند .مثل :سوزن وسرنگ مشترك خصوصا در معتادان تزريقي.

4-      از راه مادر به كودك

1- Sex تماس جنسي :

     حدود 80%موارد آلوده شده به ويروس HIV در دنيا از طريق برقراري روابط جنسي با افراد آلوده مبتلا شده اند ولي در كشور ايران كمتر از15% درصد موارد آلودگي شناخته شده ناشي ار تماس جنسي بوده است . خطر انتقال بيماري از راه تماسهاي جنسي بوده است . خطر انتقال بيماري از راه تماسهاي جنسي غير عادي (مثلا در همجنس بازان ) بيشتر است .

      2-دريافت خون و فرآورده هاي خوني آلوده :  nfected Blood Transfusion     
 بيماري ايدز از طريق دريافت خون و فرآورده هاي خوني و فاكتورهاي انعقادي آلوده به ويروس
HIV قابل انتقال است . با آنكه در اكثر كشورهاي جهان اين فراورده ها از نظر نوع آلودگي به ويروس ايدز و هپاتيت و مورد بررسي قرارمي گيرند ولي حدود 3 الي 5 درصد ازآلوده شدگان با ويروس HIV در دنيا ازاين طريق آلوده شده اند .

      3-ابزار برنده و نافذ پوست آلوده :  Cutting and Piercing Instrument    

ابزار و لوازم حجامت ،سوراخ كردن گوش ،خالكوبي ،ختنه سنتي ، طب سوزني ابزار دندانپزشكي ،پزشكي ،جراحي و ،وسائل به كار گرفته شده در طب زنان و زايمان و مامايي در صورت آلوده بودن مي توانند سبب انتقال آلودگي از بيماران به افراد سالم مي گردند .

     تيغ سلماني،مسواك ، خلال دندان ، سرنگ و سر سوزن نيزدر صورتيكه به طور مشترك مورد مصرف قرار گيرند .انتقال آلودگي از بيماران به افراد سالم را موجب ميگردند .

     اين وسائل يا بايد يك بار مصرف باشند يا آنكه حداقل بطور مشترك استفاده نشود . در مورد آن دسته از وسائل پزشكي ،دندانپزشكي ،جراحي وپيراپزشكي نيزكه امكان استفاده به صورت يك بار مصرف وجود ندارد بايد ابزار به خوبي توسط دستگاههاي مخصوص ويا محلول هاي شيميايي ويژه اي استريل وسترون نشده باشد .

     نكته : روشهاي استريل نمودن شامل استفاده ازدستگاههاياستريل حرارتي مثل اتوكلاو، فور ،محلول شيميايي مخصوص وياجوشانيدن و استفاده ازالكل 70% ميباشد .

(استفاده ار الكل 96 درجه براي استريل كردن ابزارمناسب نيست )

     مهمترين راه انتقال ويروسHIV در ايران و برخي كشورهاي جهان استفاده افراد معتاد ازسرنگ مشترك جهت تزريق موادبوده است . به طوريكه درايران راه آلودگي 65% موارد آلوده شده با ويروس مولد بيماري ايدز مصرف سرنگ و يا سوزن مشترك جهت تزريق مواد مخدر بوده است .

4- از راه مادر به كودك :

راه ديگر انتقال ازطريق مادر الوده به جنين طي دوران مقابله با ان و حاملگي وزايمان است .همچنين شير مادر آلوده نيز ميتواند سبب انتقال آلودگي به كودك گردد.

راههايي كه ويروس ايدز ازراه آنها منتقل نمي شود :

                                        :  The ways in which AIDS is not Transmitted

     ويروسHIV ازطريق تماسهاي عادي مثل كاركردن با يكديگر ،زندگي دسته جمعي ،هم صحبت شدن و معاشرت هاي اجتماعي در محيط هاي عمومي ومكانهاي پر تراكم مثل محيط منزل يا كار يا تماس روزمره با افراد آلوده ،هم سفر بودن ،همكلاسي بودن و نشستن در كنار يكديگر و يا همكار بودن و يا از راه روابط عادي اجتماعي مثل سوار شدن در اتوبوس و تاكسي از شخص آلوده به ساير افراد سرايت نمي كندهمچنين ازراههاي زير نيز قابل انتقال نمي باشد :

     خوردن ،آشاميدن و يا استفاده از كارد وچنگال ،ليوان وسايل وظروف غذا خوري ويا در رستوران هاي عمومي و غذا خوردن با يكديگر .

     اشك وبزاق

     از راه هوا (عطسه وسرفه)

     استفاده ازسرويس هاي بهداشتي مشترك مثل حمام ،توالت واستخر هاي مشترك

     توسط حيوانات ،حشرات و يا نيش آنها استفاده از تلفن هاي عمومي

     با توجه به موارد فوق نيازي به جدا سازي افراد آلوده يابيمار ازافراد سالم ويا خانوده آنها وجود ندارد

درمان ايدز : Treatment :  

     تا كنون درمان قطعي بيماري شناخته نشده است و در حال حاضر داروهاي ضد ويروسي در دسترس مي باشد كه ورود به فاز بيماري را به تاخير مي اندازد .

راههاي پيشگيري از بيماري ايدز :         AIDS Prevention Activies :             

   براي مبارزه با اين معظل بهداشتي ،فرهنگي واجتماعي شناخت راههاي انتقال بيماري و به كار گيري اصول پيشگيري و مراقبتي مناسب و اتخاذ رفتارهاي بهداشتي و سالم اساسي ترين روشها محسوب مي گردد . همچنين مشاوره اصولي و موثر جزء راههاي علمي و كاربرئي در كنترل اين مشكل و قطع زنجيره انتقال آلودگي و ايدز مي باشد .

     در امر مبارزه با ايدز اصولا مي توان جامعه را به سه گروه عمده تقسيم نمود:

1-      Pubhic عموم مردم جامعه :

 ايستي راه هاي انتقال بيماري را بشناسد و با پرهيزاز رفتارهايي كه منجر به انتقال بيماري شود ، سلامت خود را تضمين نمايد .

2-     ا     The Groups at Riskفراد در معرض خطر : 

اينها افرادي هستند كه بواسطه داشتن يك رفتار پر خطر مثل اعتياد ،ارتباط جنسي مشكوك ،تزريق مكرر خون ،انجام اقدامات جراحي غير استريل و بيش از ساير افراد جامعه در معرض خطر ابتلا هستند اين افراد علاوه بر آنكه بايستي آگاهي كافي در خصوص راههاي انتقال بيماري را كسب كنند بايستي توسط افراد و پزشكان دوره ديده مورد مشاوره قرار گرفته و در صورت صلاح ديد پزشك ، تحت آزمايش تشخيصي قرار گيرند .

3-    افراد آلوده به ويروس :   HIV Infected Individuual

در پيشگيري از انتقال بيماري به جامعه توجه به اين افراد از حساسيت ويژه اي بر خوردار است ،چرا كه اينان علاوه بر آنكه به عنوان يك انسان بيمار نيازمند به توجه هستند ،به عنوان مخازن آلودگي در جامعه هم محسوب مي شوند لذا نياز مند مراقبت بيشتري نيز هستند . همانطور كه قبلا هم ذكر شد اين افراد مي توانند ساليان طولاني (حتي تا 20 سال) بدون آنكه دچار عارضه خاصي گردند به زندگي عادي خود ادامه دهند و همانگونه كه اشاره شد چون ويروس از راه معاشرتهاي معمولي منتقل نمي گردد پس افراد آلوده بدون آنكه براي ديگران خطري محسوب شوندمي توانند داراي يك زندگي اجتماعي فعال باشند و در كنار ساير افراد جامعه و خانواده به سر ببرند . بديهي است كه دادن آگاهي به اين افراد در مورد ايم كه راههاي انتقال بيماري به ديگران كدام است و تشويق و ترغييب آنان و داشتن رفتارهايي كه باعث آلودگي ديگران نشود از اهميت زيادي برخوردار است ،اين افراد و خانواده آنان بايستي تحت مشاوره ويژه قرار بگيرند و ضمن انجام آزمايشهاي تشخيصي ازنظر ابتلا به عفونتها دائما تحت نظر پزشكان باشند . بديهي است برقراري رابطه انساني درست با اين افرادو فراهم نمودن تسهيلاتي براي انجام مراقبتهاي پزشكي جهت ايشان ،از راه كارهاي مناسبي است كه با جلب اطمينان اين افراد ، مي تواند متضمن پيشگيري ار انتقال بيماري گردد .

   گروههاي در معرض خطر بيشتر ( High Rissk ) براي ايدز چه افرادي هستند ؟   

   
   
which Groups are at Risk of HIV Infection ?                                                                                

بيماريهاي ايدز كليه جوامع و ابناء بشر را تهديد مي كند و هر انساني مي تواند در معرض خطر آلودگي و يا بيماري ايدزقرار گيرد ولي عده اي ازافراد ازاحتمال آلودگي يا بيماري بيشتري برخوردارند كه عبارتند از:

-          دريافت كنندگان خون ،فرآورده اي خوني و فاكتورهاي انعقادي آلوده (مثل بيماران هموفيلي ، بيماران تالاسميك ،دياليزي ها و در يافت كنندگان  پيوند اعضاء و بافتها )

-           فواحش و افراد ولگرد و جوانان منحرف كه شركاءجنسي متعدد دارند

-           افراد مبتلا به بيماريهاي آميزشي و مقاربتي

-           همسران و كودكان افراد آلوده به HIV و بيماران مبتلا به ايدز ،همچنين نوزادان مادران آلوده به HIV

-           معتادين و كسانيكه مواد مخدر تزريقي را با سرنگ  وسر سوزن هاي مشترك مورد استفاده قرار مي دهند .

-           استفاده كنندگان ازسرنگ ،تيغ و يا مسواك و خلال دندان مشترك با افراد آلوده و يا بيمار

-           كليه مشاغل مرتبط با پزشكي و پيراپزشكي (مامايي ،دندانپزشكي ، جراحي ،پرسنل آزمايشگاهي و )

-           اشخاص و يامشاغلي كه ممكن است با وسايل آلوده سرو كار داشته باشند مثل آ‹آيشگران (مردانه و زنانه)

-           افرادي كه با روشهاي غير استريل اقدام به سوراخ كردن گوش ، خالكوبي ،ختنه و حجامت ميكنند و كليه كساني كه به نوعي چنين خدماتي را ازافراد فوق دريافت مي كنند .

-           رانندگان بين المللي ،مسافرين خارجي بي هدف ،خارجيان مقيم كشور ،پناهندگان مقيم اردوگاهها

-           افراد دخيل در امر گرد آوري ،انهدام و دفع زباله هاي بيمارستاني

-           افراد مسؤول در امرشستشو و تدفين اجساد موارد آلوده و يا بيمار

      كليه افراد مذكور به واسطه ريسك رفتار شغلي ازاحتمال آلودگي بيشتري بر خوردارند .

به نقل از سايت امداد گران ايران      http://www.emdadgar.com/special/aids/pishgiri.htm

 

پيوند بافت آلرژي خود ايمني

به نام خدا

سلام مجدد به همه بچه هاي خوب كلاس سوم تجربي . در چه حالي هستيد ؟ خوبين ؟  اميدوارم شروع خوبي داشته باشيد .  باور كنيد وقت من محدوده و فقط تا وقتي بتونم به اين كار ادامه ميدم .

از دفاع ايمني اختصاصي  مي گفتيم . دفاعي كه منجر به پاسخ ايمني و به راه افتادن واكنشهاي ايمني در بدن مي شود . در اين دفاع لنفوسيت هاي TوB دخالت داشتند و البته به طور آشكار ماكروفاژ ها هم به آنها كمك مي كنند . واقعيت اينست كه كتاب شما براي شما نوشته شده است! انشالله وقتي وارد دانشگاه شديد خواهيد ديد كه  واقعيت ايمني اختصاصي  بسيار پيچيده تر از چيز هايي است كه شما مي آموزيد . شما فقط پايه و اساس ايمني اختصاصي را ياد مي گيريد .

سيستم ايمني كه با دخالت مولكولها و سلولهاي متعدد فعاليت مي كند ، ممكن است به دلايل مختلفي همچون نقص هاي ايمني اكتسابي و يا مادر زادي  داراي اختلا لاتي نيز باشد .  به عنوان مثال :

1)     بيماريهاي خود ايمني يا اتو ايمني و يا  بيماريهاي اتو ايميون

2)     حساسيت يا  آلرژي و يا هايپر سنسيتيويتي

3)     بيماري ايدز كه در واقع يك نوع نقص ايمني اكتسابي است .

4)      

بيماريهاي خود ايمني يا اتو ايمني و يا  بيماريهاي اتو ايميون

فرض كنيد كه  در شهري زندگي مي كنيد كه تعدادي پليس وجود دارند و مردمي كه به خوبي با هم زندگي مي كنند . قبلا تمام افراد جمعيت ساكن اين شهر به پليسها معرفي شده اند و به آنها گفته شده كه اين افراد مردم بومي و ساكن همين شهرند   و بايد با آنها به عنوان افراد خودي رفتار خوبي داشته باشند . پليس در حقيقت در خدمت  شهروندان است . روزها و شبها پليس در نقاط مختلف كشور گردش مي كند و هر زماني كه با فرد يا افراد بيگانه بر خود نمايد  آنها را شناسايي و سپس به مقر پليس  هدايت مي كند . اين افراد بعدا به عنوان بيگانه با آنها رفتار مي شود . اكنون در نظر آوريد پليس فردي را دستگير كرده كه هويت مشكوكي دارد . نام در دفاتر شهر ثبت احوال نوشته  نيست و قبلا نيز به هيچ يك از پليسهاي اين كشور معارفه نشده است . فرد دستگير شده مرتبا فرياد مي زند كه خودي است و لي پليس باور نمي كند و وي در جريان تقلا براي آزادي خود حتي آسيب نيز مي بيند .   واقعيت چيست ؟  بررسي نشان مي دهد اين فرد در واقع خودي است و تنها مشكلي كه وجود دارد اينست كه وي به هنگام معارفه افراد اين كشور به پليس حضور نداشته و لذا براي افراد پليس آشنا نيست !!!

اين حكايت  همان حكايت افراد مبتلا به بيماريهاي خود ايمني است .  قبل از بلوغ لنفوسيت ها  در مراكز تمايز لنفوسيت ها،  بر عليه تمامي آنتي ژنهاي ممكن ، لنفوسيت TوB ساخته شده است. اما هنگام بلوغ  لنفوسيت ها ( پليسها !) در محل مغز استخوان براي سلولهاي  و غده تيموس براي لنفوسيت هاي  (مراكز آموزش نيروهاي پليس) كليه آنتي ژنها ومولكولهاي خودي (افراد بومي)  به لنفوسيت ها معرفي مي شوند و بنا براين در اين مراكز كليه لنفوسيتهاي حاوي گيرنده هاي شناساگر آنتي ژن هاي خودي قبل از خروج از محل تمايز مي ميرند . به اين ترتيب هيچ لنفوسيتي از اين مراكز به خون وارد نمي شود مگر آنكه بر عليه مولكولهاي غير خودي  تمايز يافته باشد . (به اين پديده تولرانس سلولهاي TوB  مي گويند ) حال اگر  در اين لحظات  يك يا چند تا از مولكولهاي خودي  به لنفوسيت هاي در حال تمايز معرفي نشوند ،  تعدادي لنفوسيت بالغ خواهند شد كه بر عليه مولكولهاي خودي تمايز يافته اند . اين سلولها بعد ها هنگام بر خورد با آن مولكول خودي(فرد خودي اما نا آشنا )، آن را بيگانه تلقي كرده و با او مبارزه خواهند كرد .  

بيماري MS يا اسكلروز چند گانه  يكي از اين بيماريها است . در اين بيماري فرد خودش بر عليه برخي مولكولهاي پوشش ميليني نرونها  وارد عمل مي شود و آنها را تخريب مي كند . اين فرد بيمار خواهد شد و اختلالات ناشي از تخريب سلولهاي پوششي سيستم عصبي را نشان خواهد داد . البته احتمال كمي هم دارد كه فرد با بازسازي اين  پوشش بهبود يابد .

Multiple Sclerosis

 مقايسه نرون سالم با يك نورون كه مورد حمله T سل ها در بيماري MS قرار گرفته

Multiple Sclerosis  يك لينك  آموزشي مناسب 
 Multiple Sclerosisيك لينك مناسب ديگر
http://www.hendess.net/ms_e.htm يك لينك كامل در باره MS
آيا بيماري خود ايمني قابل درمان است ؟ 
 درمان عمومي  مصرف داروهايي است كه فعاليت سيستم ايمني را كاهش مي دهند . ولي اين روش  تبعاتي مثل سهولت ابتلا به بيماريهاي  عفوني را بدنبال خواهد داشت . بيماري لوپوس اريتماتوز نيز  يك خود ايمني است . بيماريها ي خود ايمني  زيادند  آنقدر زياد كه مي شود براي آنها چند كتاب نوشت !

مشكل سيستم ايمني و انتقال بافت :

حتما به ياد داريد كه خون هم يك بافت است . در انتقال خون مشكلي كه بوجود مي ايد  اين است كه  ممكن است  آنتي ژنهاتي موجود درخون  فرد دهنده  براي گيرنده خون بيگانه تلقي شوند و آنوقت فرد بيگانه با پادتن هاي  ضد آن آنتي ژنها  به مبارزه بر عليه خون وارد شده بر خيزد .  اين مبارزه منجر به  واكنشهاي معروف به انتقال خون مي شود كه  ممكن است كشنده باشد .

                                               Tissue engineering could mean an end to long waiting lists for transplant surgery.

هر فرد داراي آنتي ژنهايي است كه مخصوص خود اوست . اين  قضيه  از آنجا ناشي مي شود كه هر فردي  ژنهاي مخصوص به خود دارد  . بعدها خواهيد خواند كه منشا تفاوت موجودات تفاوت در ژنهاي آنها و در نتيجه تفاوت در پروتئينهاتي آنها است . پروتئينهاي سطح سلولهاي هر فردي آنتي ژن تلقي مي شوند و به نام كمپلكس سازگاري بافتي خوانده مي شوند . اين مولكولها در افراد گيرنده بافت  به عنوان بيگانه شناسايي مي شوند و به همين دليل فرد گيرنده بر عليه آنها پادتن  ترشح مي كند . نتيجه اين كار چيست؟ دفع يا پس زدن پيوند .  به هيچ وجه نميتوان به بدن فرد گيرنده بافت حالي كرد كه قطعه بافت پيوند شده براي ادامه حيات بدن لازم است !! اما مي توان با تجويز داروهاي ضعيف كننده سيستم ايمني فرد گيرنده بافت وي را وادار به سكوت در برابر بافت گرفته شده كرد . همچنين بافت پيوند  را از فردي بايد گرفت كه بيشترين شبا هت  مولكولي را با فرد گيرنده داشته باشد .  آيا مي تواند اين شباهت صد در صد باشد ؟ بله درست گفتيد !

1)     اگر از بافتي را از خود فرد بردارند و به جاي ديگر خودش پيوند بزنند

2)     و يا از سلولهاي بنيادين خود او بافتي در محيط كشت تهيه كنند

3)     و يا از فرد دو قلوي همسان خودش به عنوان دهنده بافت استفاده كنند .

حساسيت  همان آلرژي است؟  

به شما گفته مي شود كه چنين است و فعلا قبول كنيد . اما بعدها در دانشگاه خواهيد ديد كه نه !!! ما چهار نوع ازدياد حساسيت داريم كه فقط يكي از آنها آلرژي به حساب مي آيد .

سيستم ايمني ما درست مثل يك  شمشير دو دم عمل مي كند . يك لبه اين شمشير ايمني و يا مصونيت ماست . اما لبه ديگر آن همين آلرژي است . بهنظر مي رسد . سيستم ايمني ما با وجود عظمت بسيار  ،هنوز در اين خصوص تكامل خود را به طور نهايي طي نكرده و بايد در آينده هاي اصلاح شود تا لبه حساسيت آور آن حذف گردد . البته خداي نا كرده اين گفته به معني نا شكري  ويا بروز اشتباه در آفرينش  تلقي نشود .

ما به برخي از آنتي ژنها بيش از حد حساسيم و به آنها پاسخ شديد مي دهيم . يعني مقدار زيادي آنتي ژن بر عليه آنها ترشح مي كنيم . در اين صورت آلرژي بوجود مي آيد كه همراه با نشانه هاي خودش است .  به اين آنتي ژنها كه سبب آلرژي مي شوند ، آلرژن مي گويند .  دانه هاي گرده گلها ،خربزه و انگور  ، برخي داروها و غذاها  ، مواد رنگي موجود در غذا ها  فضله برخي حيوانات و .. مي توانند آلرژي زا باشند .

                                                           Go to fullsize image

مكانيسم بروز آلرژي :

ورود اوليه  آلرژن  به بدن

شناسايي و تاثير بر لنفوسيت B

تكثير سلول B

ايجاد سلولهاي پلاسما  يا پلاسموسيت ها  و ترشح انبوه پادتن

ايفاي نقش پادتن ها و نابودي آْرژن

مقداري از پادتنهاي اضافه نيز روي  ماستو سيت ها نصب مي شوند .

 ورود ثانويه  آلرژن  به بدن

اتصال به پادتنهاي چسبيده به ماستوسيت ها

تحريك ماستوسيت و ترشح وزيكولهاي داراي هيستامين از آنها

هيستامين با اثر بر عروق خوني و مويرگها عوارض خود را نشان مي دهد.

در اين حالت آلرژي در  فرد بروز مي كندو معمولا با آبريزش تنگي نفس سرفه و عطسه پياپي همرا است .

مكانيسم مصور ايجاد آلرژي  كليك كنيد

 

راه درمان :

تشخيص : ابتدا بايد دريافت كه فرد به چه ماده اي حساسيت دارد . اين عمل د ركلينيكهاي آلرژي  ممكن است و با تصال وصله هاي حاوي مواد مختلف روي پوست دست ميسر است  . هر وصله داراي موارد آلرژن معيني است .  اگر پوست در نقطه تماس با وصله (پچ)  معيني قرمز شد ، پس به آن ماده حساس است .

درمان به كمك  در معرض گذاري فرد با مقادير افزاينده آنتي ژن  انجام مي شود .  تا جايي كه پاسخ ايمني به آن ماده متوقف و يا به حد اقل برسد .

 من كه خسته شدم شما چطور ؟ من بايد همينطور كه ميگم بنويسم و اين كار منو  كمي خسته مي كنه . البته الان ساعت 1.45 دقيق است و بياد به من خق بدين. پس تابعد  خدانگهدار . سوالات خودتون رو براي من كامنت بگذاريد .

 

دفاع اختصاصي

دفاع اختصاصي

اولا بايد بگم  اين نوع دفاع وقتي فعال مي شه كه عامل بيگانه از سدهاي دفاع ايمني غير اختصاصي عبور كرده باشه . به عبارت ديگه وقتي كه ايمني اوليه قادر به مهار عامل بيگانه نباشد .(ببخشيد برخي از بچه ها گفتن به زبات كتابي بنويسم )
مهمترين ويژگي اين نوع دفاع استفاده از لنفوسيت هاي Bو T است .   اين سلولهاي در مواجه با عامل بيگانه  فعاليتي در بدن به راه مي اندازند كه به آن پاسخ ايمني ميگويند .

اينجا تصوير لنفوسيت B و T را ببينيد .

                  Image of Cytotoxic T Cell
يك سلول T در حال شناسايي يك سلول الوده به ويروس : آنتي ژن ويروسي روي مولكول پروتئيني  HLA كلاس 1 به انفوسيت T عرضه شده است  نا بوسيله گيرنده هاي سلول T شناسايي شود .

 

 

 فكر مي كنيد چند نوع سول B و چند نوع سلول T در بدن داريم ؟   ما داراي هزاران نوع لنفوسيت B در بدن خود هستيم  وهمينطور هزاران نوع هم لنفوسيت T داريم .  فكر ميكنيد چند نوع  عامل بيگانه وجود دارد ؟  عاملي كه در بدن بيگانه شناسايي شود را آنتي ژن مي گويند . آنتي ژن به عبارت ديگر يك مولكول است كه در بدن به عنوان عامل بيگانه شناسايي بشود و بتواند سيستم ايمني ما را به واكنش وادارد .  مولكولهاي آنتي ژن  چه جنسي دارند ؟ ممكن است پروتئيني يا پلي ساكاريدي ويا از جنس مخلوطي از اين دو باشند . يك مولكول به تنهايي ممكن است خاصيت آنتي ژني نداشته باشد،اما وقتي روي يك باكتري و يا ويروس و يا حتي روي  يك پيكره غير زنده مثلا يك مولكول خيلي درشت تر قرار بگيرد ، خاصيت آنتي ژني پيدا مي كند .  مولكولهاي روي غشاي بيشتر ميكروبها براي ما خاصيت آنتي ژني دارند . يعني ميتوانند سيستم ايمني ما را تحريك كنند .  حال به اين سوال پاسخ دهيد :

چند نوع آنتي ژن ممكن است وجود داشته باشد ؟

طبيعي است كه با توئجهبه ماهيت پروتئيني و يا پلي ساكاريدي آنتي ژنها   از نظر شكل ظاهري  هزاران نوع آنتي ژن مي تواند وجود داشته باشد .  پروتئين هاي بدن موجودات ديگر براي سيستم ايمني ما بيگانه تلقي مي شوند و در نتيجه به عنوان آنتي ژن تلقي مي شوند . 

جالب است  كه بدانيد هر نوع آنتي ژني كه به بدن ما وارد شود  ،  بايك نوع لنفوسيت B و يك نوع لنفوسيت T خاص همان آنتي ژن برخورد خواهد كرد . اين يكي از شاهكارهاي آفرينش است كه در سيتم ايمني اختصاصي تجلي يافته است .  ما لنفوسيت هاي متنوعي داريم . حتي براي آنتي ژنهايي كه هنوز خلق نشده اند  داراي لنفوسيت هايي هستيم كه آنها را مي تواندد شناسايي كنند .

 لنفوسيت ها براي شناسايي آنتي ژنها داراي گيرنده هاي پروتئيني بر روي غشاي  خود هستند .  اين گيرنده ها از نظر شكل فضايي مكمل آنتي ژنها هستند  و اگر با آنتي ژني قفل و كليد شوند پس آن را شناسايي كرده اند .  همانطور كه هر قفلي را كليدي است نتي ژنها هستند

، هر آنتي ژني را يك گيرنده معيني است . گيرنده هاي روي لنفوسيت هاي BوT  كه اختصاص به يك نوع معين آنتي ژن دارند  از نظر شكل محل اتصال با آنتي ژن  يكسانند ولي از نظر  كلي بدنه مولكولي با هم متفاوتند .

 

قفل وكليد شدن آنتي ژن و آنتي بادي

 

 

 

محل توليد لنفوسيت ها همگي در مغزقرمز استخوان و از همان سلولهاي خونساز است . ليكن لنفوسيت ها در مغز استخوان به طور ابتدايي توليد مي شوند و هنوز قادر به تشخيص آنتي ژن نيستند . اگر اين قابليت را بدست آورند ، در اين صورت به آنها لنفوسيت بالغ مي گوييم . مرحله بلوغ لنفوسيت ها  با نصب گيرنده هاي پروتئيني بر روي آنها همراه است .  اين عمل براي لنفوسيت هاي B   در مغز قرمز استخوان و براي لنفوسيت هاي T در غده تيموس انجام مي شود .  لنفوسيت هاي بالغ  سلولهايي تخصص يافته اند .

 

               

 

دفاع اختصاصي  شامل دو نوع ايمني است :

ايمني هومورال  و ايمني سلولار

ايمني هومورال در خون  اتفاق مي افتد و با ترشح ماده پادتن از سلولهاي B همراه است . هر لنفوسيت B قادر به ترشح پادتني است كه مثل گيرنده خود قادر به اتصال اختصاصي با آنتي ژن شناسايي شده است .  پادتن ها بعد از ساخته شدن بوسيله سلولهاي B  در خون مي ريزند و به طور طبيعي به آنتي ژنهاي سطح ميكروبها  متصل مي شوند . اين اتصال كاملا اختصاصي است. مثلا پادتنهاي ترشح شده بر عليه آنتي ژن وبا نمي تواند برعليه آنتي ژنهاي باكتري حصبه مورد استفاده قرار گيرد .

  مراحل ايمني هومورال به اين شكل است :

1.     برخورد آنتي ژن با لنفوسيت B مناسب

2.     اتصال آنتي ژن با گيرنده آن لنفوسيت

3.     تحريك لنفوسيت

4.     تقسيم لنفوسيت به تعداد زياد  (ايجاد كلون )

5.  تعداد زيادي از اين لنفوسيتهاي B به سلولهاي پلاسما يا پلاسموسيت   تبديل مي شوند كه قابليت ترشحي دارد و پادتن ترشح مي كند . تعداد كمي هم به سلول هاي خاطره اي تبيدل مي شوند . سلولهاي خاطره اي براي برخورد مجدد با همان آنتي ژن بكا رمي آيند . اگر بعد ها بر خورد مجددي با همان نوع آنتي ژن صورت بگيرد ، دراين صورت  سولوهاي خاطره با سرعت زيادي تحريم و سپس تقسيم و تبديل به سلول پلاسما  شده و مقدار زيادي پادتن توليد مي كنند .  اين نوع پاسخ را پاسخ ايميني ثانويه مي گويند كه سريعتر و شديدتر و طول زمان ايمني آن نيز طولاني تر است .

 

    

 

 

پادتن در بدن ما چه مي كند ؟

پادتن با اتصال به آنتي ژنهاي سطح ميكروب ، عملا  قابليت آن را سلب ميكند . اين ميكروب ديگر قادر به اتصال به سطوح وبه خصوص سلولهاي ديگر نيست .

 

                                                   

 

 

از طرفي چون پادتنها داراي دو سر اتصال مي باشند ، پس مي توانند دوميكروب  را به هم متصل كنند . به اين ترتيب با وساطت مولكولهاي ديگر پادتن ، بيشتر ميكروبها ابه هم وصال مي شوند و حالا ماكرو فاژها مي توانند اين توده هاي ميكروبي را راحت تر فاگوسيتوزكنند.

 

اين طور:

 

 

 

ايمني سلولي چيست ؟

 در ايمني سلولي كار شناسايي بوسيله لنفوسيت هاي T انجام مي شود .  و پس از تحريك سلول T تعدادي سلول T خاطره براي پاسخ ايمني ثانويه وتعداد زيادي هم  سلول T ديگر توليد مي شوند .  سلولهاي T ايجاد شده متنوعند . از جمله برخي   از آنها از T كشنده يا قاتل نام دارند . اين سلولها مستقيما به

1.     سلولهاي آلوده به ويرس

2.     سلولهاي سرطاني

حمله مي كنند و آنها را مي شكند .  روش كار اينها با فاگو سيتوز نيست . سلولهاي T پروتئين هاي آب گريزي به  نام پرفورين(Perforin) تهيه و ترشح مي كنند كه به عنوان يك منفذ در غشاي سلولهاي مورد حمله قرار مي گيرند .

 

سيستم ايمني بدن انسان

به نام خدا

سيستم ايمني بدن انسان

( كتاب  زيست شناسي و آزمايشگاه سوم دبيرستان  كد 1/261)

مقدمه

سلام بچه ها

 قصد دارم به زبان خودماني براي بچه هاي كلاس سوم دبيرستان  رشته تجربي  فصل اول كتاب را به همين شيوه اي كه مي بينيد تدريس كنم . ثواب اونهم به روج پر فتوح حضرت امام و شهداي گرانقدر ميهن اسلامي و گذشتگان  من و همه شما  ها .

 ميگن به يك خاخام يهودي گفتن اعتقادات  و بايد ونبايد هاي دين خود ت را به ما  بگو . اونهم در جواب گفت عصاره دين من  اين است : "آنچه به خود نمي پسندي به ديگران نيز مپسند " و بقيه دين من توضيح همين جمله ساده است .  راجع به علم ايمني شناسي بايد گفت:  ايمني شناسي در باره  شناسايي عوامل و مولكولها و سلولهاي  خودي از غير خودي و مبارزه با غير خودي صحبت ميكنه  . بقيه علم ايمني شناسي  توضيح همين جمله است و لاغير . بدن ما در خطر حملات انواع ميكروبها و مولكولهاي خطر ناك خارجي است كه با آنها آشنايي ندارد و اين مولكولها مي توانند به ما آسيب برسونند .  اگه سيستم ايمني بدن براي مدتي خاموش و غير فعال بشود ، درست مثل اين است كه براي مدتي سيستم ويروس ياب و ديواره آتش كامپيوتر شما از كار بيفتد و يا شما آن را غير فعال كنيد .

                                                                   Go to fullsize image

در اين صورت ويروسها و تروجانها و اسپاي وار ها به كامپيوترتان حمله مي كنند و  سيستم شما را فلج مي كنند . سرعت كامپيوتر شما رو پايين مي آورند و و احتمالا برخي فايل هاي ويندوز شمانيز از بين مي رود . نهايتا مرگ ويندوز شما فرا مي رسد و شما بايد آن را عوض كنيد .

 

*********

 

پوست و لايه هاي مخاطي

             سيستم ايمني شما يك سيستم هوشمند و هميشه فعال است  و به طرق مختلف و از مواضع مختلف ورود ويروسها و باكتريها و قارچهاي تك سلولي را كنترل مي كند . اين سيستم در ورودي هاي بدن يعني پوست و سطوح مخاطي بدن  (همچون پورتهاي ورودي يك كامپيوتر) از ورود ميكروبها جلو گيري مي كند و البته اگر خداي نخواسته ميكروبي از اين سطوح عبور كرد و وارد بدن شد ، در اين صورت در داخل بدن با آن مبارزه خواهد كرد .

                    skin.jpg (54666 bytes)

 پوست ممكنه پاره و يا خراشيده بشه . ممكنه بسوزه  . در اين صورت امكان ورود ميكروب فراهم خواهد شد.  به راستي همين پوست  ما كه ممكنه خيلي هم مهم به نظر نياد اونقدر اهميت داره  كه تقريبا 90 در صد كار سيستم ايمني رو انجام ميده . اهميت پوست وقتي مشخص ميشه كه يه نفر دچار سوختگي وسيع  سطحي بشه . چنين فردي در روز اول سر حاله و خيلي دلش مي خواد از بيمارستان بزنه بيرون.  فكر ميكنه چيز مهمي براش پيش نيامده و هيچ احساس كسالت هم نداره . به مرور كه ميكروبها از سطح  سوخته بدن وارد بافتها و از جمله  خون اين فرد مي شوند  عفونت هم گسترش مي يابد . اين فرد به احتمال زياد ممكنه در روزهاي ششم و يا هفتم بعد از سوختگي  از بين بره . در حاليكه حتي اطرافيان او باور هم نميكنند كه چطور يك فرد سر حال بعد از سوختگي انطور به راحتي تلف بشه . اين قضيه اهميت بالاي پوست رو در دفع ميكروبها نشون ميده .

            ميكروب نميتونه از پوست عبور بكنه چون پوست به عنوان سد اول دفاعي بدن از لايه هاي  سلولهاي مرده اي تشكيل شده كه محكم به هم چسبيده اند و از ماده اي به نام كراتين پر شده اند . سلولهاي كراتيني شده كه به انها  سلولهاي شاخي هم ميگن ، به طور فيزيكي مانع ورود ميكرب ميشن .

البته ناگفته نماند كه خاصيت اسيدي چربيهاي سطح پوست و عرق هم چون PH پوست رو كم مي كنن خاصيت ميكروب كشي دارند . همينطور آنزيم ليزوزيم  هم كه در بيشتر مايعات ترشحي بدن مثل عرق و ترشحات چربي و ترشحات مخاطي و اشك چشم و بزاق هست  مي تونن با آسيب زدن به ديواره باكتريها اونها رو نابود كنند .  اين شكل مبارزه با ميكروب راي سطوح مخاطي كه شاخي نيست خيلي مفيده . در سطوح مخاطي ترشحات مداوم مخاطي  ميكروبهارو از سطح مخاط دور مي كنند ، اونها رو مي كشند و يا با گير انداختن  اونها  فعاليت و تحرك اونها رو مانع ميشن .  ماده مخاطي كمي چسبندگي داره . اين ماده در درون مجاري تنفسي  و لوله گوارش و ماري ادراري و تناسلي ترشح ميشه . البته در درون ناي و مجاري  تنفسي مژكهاي فراواني نيز هستند كه زنش هماهنگ و رو به بالا دارند . اين عمل مژكها سبب ميشه تا ماده مخاطي و همه مواد خارجي وميكروبهايي كه  در اون گير افتاده به سمت حنجره  رانده شوند و فرد با يك نيم سرفه انها رو كه حالا خلط سينه نام دارن وارد دهان ميكنه . خلط بطور طبيعي قورت داده ميشه ولي اگه هنگام بيماري باشه و مقدار اون زياد باشه ممكنه فرد اون رو از خودش دور كنه . به هر حال خلط حاوي ميكروبهاي فراواني است و اگر وارد معده هم بشه  با اسيد قوي معده  ميكروب كشي ميشه . لازم به گفتن نيست كه : انداختن خلط سينه در معابر از نظر عرف كاري زشت تلقي ميشه و از نظر بهداشتي هم راهي براي انتشار بيناريهاي تنفسي است .  پوست و مخاط در برابر همه ميكروبها به يك روش  عمل ميكنند . به عبارت ديگر  هيچ تفاوتي بين  ميكرو.بها  قائل نميشند . بنابراين  اين نوع دفاع از بدن كه بوسيله  پوست و لايه هاي مخاطي صورت ميگيره به دفاع غير اختصاصي مشهور است . عطسه وسرفه هم به طور عير اختصاصي ميكروبها رو دفع مي كنند .

 

پاسخ التهابي

 

            دفاع غير اختصاصي براي ميكروبهايي كه از پوست  و لايه هاي مخاطي عبور مي كنند نيز وجود داره .  به محض ورود ميكروب به بدن ، پيكر ما اصطلاحا به ميكروب واكنش نشون ميده و يا به عبارت كتابتون به اون پاسخ مي ده . اين پاسخ موجب ميشه محل يا موضع ورود ميكروب به اصطلاه عموم  ورم بكنه كه بهش پاسخ التهابي ميگن . همين منطقه ملتهب شده گرمتر هم ميشه  و از طرفي قرمز هم ميشه . اين حالات علت داره  كه در زير مي خواهيم مكانيسم بروز اون رو بيان كنيم :

           از اينجا شروع ميكنيم  كه يه سوزن به نك انگشت من بخوره . در محل پارگي پوست  تعدادي از سلولهاي بافت آسيب مي بينند  و مي ميرند . تعدادي باكتري يا ويروس هم از همان محل وارد بدن ميشه .   آسيب ديدن سلولها  سبب ميشه كه ماده معروف هيستامين از سلولهاي آزرده آزاد بشه . البته اين سلولها مواد ديگه اي هم مثل برادي كينين و ... ازاد ميكنن. هيستامين در همان موضع  بر روي عروق خوني اثر ميكنه و  سرخرگهاي كوچك  رو گشاد تر و ميرگهاي اونجا رو نفوذ پذير تر ميكنه . درنتيجه خون بيشتري از اونجا عبور ميكنه  وموضع آسيب ديده قرمز ميشه ! چونمقداري بيشتر پلاسما از خون به بافت نشت ميكنه  پس آب ميان بافتي اونجا  هم بيشتر ميشه و بافت ورم ميكنه . مواد شيميايي ازاد شده از سلولهاي آسيب ديده كه فاكتورهاي جذب كننده  نوتروفيلها هستند ، سب ميشن كه  نوتروفيل ها به سمت حاشيه مويرگها بيسان و عاقبت ار لابلاي منافذ ريز بين سلولهاي جدار مويرگ با نازك شدن  وباريك شدن خودشون از مويرگ خارج و به بافت آسيب ديده وارد بشن . اين عمل رو دياپدز ميگن . 

                                                                                 

Go to fullsize image
 

 خب مثل اينكه صحنه جنگ داره تكميل ميشه : ميكروبها  در حكم دشمنان  و نوتروفيلها در حكم مدافعين بدن  وارد عمل ميشن . چنگ سختي در ميگيره  . ماكروفاژها كه از سلولهاي بومي بافت هستند هم به كمك نوتروفيل ها مي آيند .  لاشه ميكروبها  و لاشه سلولهاي خودي و لاشه نوتروفيلها  صحنه نبرد رو پر ميكنه . اين مجموعه سلولهاي مرده همون چرك رو مي سازند . لازم نيست چرك از محل تخليه بشه . چون ماكروفاژ ها مي توانند با عمل فاگوسيتوز  هر چيزي كه اونجا بدرد نخور هست رو بخورن و پاكسازي كنند .  عاقبت اين مكانيسم نابودي ميكروب  وپاكسازي  موضع و نهايتا التيام زخم هست .

پاسخ دمايي

 پاسخ دمايي در التهاب كه يك مكانيسم موضعي هست ، بطور موضعي ديده ميشه . ولي برخي اوقات ميكروب در سرتاسر بدن پراكند شده  وعفونت همه جا گسترش پيدا كرده  و يا اينكه مولكولهاي مترشحه از ميكروبها وارد خون شده اند و به همه جا رسيدن . ما در هيپوتالاموس خودمون  يه مركز داريم به نام  مركز تنظيم دماي بدن . اين مركز در حكم يك تروموستات عمل ميكنه  ودماي بدن رو در حدود 37 درجه نگه ميداره . مولكولهاي  تب زا (پيروژن) كه از ميكروبها  ترشح ميشن  اين مركز رو به هم ميريزن و دماي اون  رو روي 38 يا 39 و يا بيشتر تنظيم مي كنن . در اين حالت  فعاليت اكسيداسيون مواد بيشتر ميشه . اونقدر كه دماي بدن رو تا رسيدن به اون دما بالا ببرن .  در اين صورت  تب  عارض شده . تب مثل يك شمشير دو دم عمل ميكنه . يعني مي تونه به مغز  و بخصوص مغز كودكان در حال رشد  آسيب بزنه . از طرفي  با سلب امكان فعاليت ميكروب  رشد اون رو كند مي كنه .  در هر صورت تب بايد كاهش داده بشه . اما ايا با پايين آوردن تب ما به درمان قطعي رسيديم ؟

 نوتروفيل ها و ماكروفاژها در دفاع غير اختصاصي فعاليت ميكنن . فعاليت اينها از طريق  عمل فاگو سيتوزه . فاگوسيتوز يعني ذره خواري  ودر اينجا بيگانه خواري  هم معني داره . در عمل فاگو سيتوز  گولبول سفيد بوسيله  اسطاله هاي سيتو پلاسمي  بلند  ذرات رو احاطه مي كنه و سپس  اونها رو در قالب يك وزيكول به درون  خودش ميكشه . حالا اين به وزيكول كه اگر درشت باشه واكوئول نام داره ، چند تا ليزوزم  وارد ميشه  و با آنزيم هاي گوارشي خودش ذره فاگوسيتوز شده رو تخريب و هضم مي كنه . حالا ديگه ميكروب مرده . فاگوسيتوز از روشهاي مهم دفاع غير اختصاصي بدن  ماست .

                                 

پروتئين ها :

دردفاع غير اختصاصي مولكولهاي پروتئيني هم نقش دارن . مثلا اينتر فرون كه از سلولهاي آلوده به ويروس ترشه ميشه و سبب ممانعت ورود ويروس به سلولهاي سالم ميشه  يكي از اين پروتئين ها است . اينتر فرون مترشحه در برابر يك ويروس  ميتونه  از بدن در براب رويروسهاي ديگه  هم دفاع كنه . پس اين ماده در دفاع غير اختصاصي نقش داره .

از مهمترين و جالب ترين پروتئينهاي سيستم ايمني در همه مهره داران  پروتئين هاي سيستم كمپلمان  يا پروتئين هاي مكمل هستند . اين پروتئين ها كار ديگر اجزاي سيستم ايمني رو كامل ميكنن . اين سيستم پروتئيني متشكل از تعداد لااقل بيست پروتئين هست كه در خون وجود دارن و از كبد يا ماكروفاژها و يا برخي سلولهاي جدار روده ترشح شده اند .  اين پروتئين ها بطور طبيعي در خون غير فعالند . اما اگر با باگتريها برخورد بكنند  به شكل آبشاري فعال ميشن .

     

       

Complement
             

                                                        

 

تا اينكه در نهايت ميليونها عدد پروتئين فعال بشه . پروتئن هاي آخري كه فعال ميشن  يك مجموعه پروتئيني سيلندر مانند مي سازند  كه بي شباهت به يك كانال نيست . اين كانال  بهدليل خاصيت آب گريزي كه داره به راحتي در غشاي ميكروبها جاي ميگيره و درون سلول رو به بيرون سلول  متصل ميكنه . اين همان و  تخليه سلول همان . از اينكانالها آب فراوان وارد ميكروب ميشه  تا اينكه باكتر بتركه و يا اينكه محتويا ت باكتري مجددا از طريق همين منافذ  تخليه بشه . ماجراي فعال شدن اين پروتئين ها كه نهايتا به تشكيل  حلقه ها يا سيلندرهاي پروتئيني منجر ميشه ، بسيار جالب توجه وموضوع  پيچيده اي هست . در كنار تشكيل اين سيلندرها ( كه به آنها كمپلكس حمله غشايي نام  نهاده اند ) موادديگه اي هم تشكيل مي شن كه در التهاب و جذب سلولهاي خوني سفيد به موضع زخم نقش دارند .

                         

     

 

 
Registered users



Blog-list
Member-list
21Publish - Cooperative Publishing